فرار مرگبار زن جوان از دست مزاحمان !
ساعت 4 بامداد پنجشنبه، 21مهرماه امسال، ماموران کلانتری 110 تهران متوجه سرنشینان 2دستگاه موتورسیکلت شدند که با سرعت زیادی در حال تعقیب یک موتورسیکلت دیگر بودند.
ماموران که به ماجرا مشکوک شده بودند قصد تعقیب موتورسواران را داشتند که ناگهان متوجه شدند زن جوانی که ترک یکی از موتورها نشسته بود، از روی موتور به زمین افتاد و از حال رفت. ماموران وقتی خود را به محل حادثه رساندند متوجه شدند که او بر اثر ضربه شدیدی که بهسرش وارد شده جان باخته است و به این ترتیب ماجرا به بازپرس ویژه قتل تهران گزارش شد. ماموران همزمان با بررسی ماجرا، صاحب موتوری را که زن جوان از آن به پایین پرت شده بود دستگیر کردند.
این جوان 29 ساله صبح دیروز وقتی در شعبه اول دادسرای جنایی پایتخت، مقابل بازپرس شهریاری قرار گرفت، گفت: مدتی بود که شیشه و کراک مصرف میکردم و آن شب هم به خاطر مصرف مواد، حالت عادی نداشتم. برای همین از خانه بیرون آمدم و سوار بر موتورم شروع به گشت زدن در خیابانها کردم. در یکی از خیابانها، زن جوانی را دیدم که انگار عجله داشت. سر صحبت را با او باز کردم و وی از من خواست که او را به مقصدش برسانم. من هم قبول کردم اما وقتی این زن سوار موتور شد، ناگهان چند مرد جوان را دیدم که سوار بر 2 موتورسیکلت دیگر در تعقیب ما بودند.
متهم ادامه داد: تازه فهمیدم که آنها قصد دارند برای زن جوان مزاحمت ایجاد کنند و در آن لحظه تنها فکری که به ذهنم رسید این بود که از دستشان فرار کنم. برای همین شروع کردم به گاز دادن و سرعت موتورم را زیاد کردم اما آنها دست بردار نبودند و همچنان مرا تعقیب میکردند. در حال فرار از دست مردان جوان بودم که موتورم داخل یک دست انداز افتاد و ناگهان زن جوان از پشت سر به زمین خورد. من هم کمی جلوتر توقف کردم اما سرنشینان 2 موتور دیگر با دیدن این صحنه فرار کردند و من دستگیر شدم.
مرد جوان ادامه داد: من اصلا آن زن را نمیشناسم و هویتش را هم نمیدانم چون فقط چند دقیقه از آشنایی ما میگذشت که چنین اتفاقی افتاد.به گزارش خبرنگار همشهری، بازپرس شهریاری، بعد از شنیدن اظهارات پسر جوان برای او قرار قانونی صادر کرد و هم اکنون تیمی از ماموران اداره آگاهی ماموریت یافته اند تا با شناسایی هویت قربانی و بررسیهای تخصصی راز فرار مرگبار او را فاش کنند.
با خانواده و نزدیکانمان ( به خصوص بانوان ) صحبت کنیم و به آنها تذکر دهیم که با گذشتن از غروب و آغاز شب و همچنین ساعاتی از ظهر ، از حضور در خیابان ها و مکان های خلوت جدا خودداری کنند و حتی جهت جابجایی از وسایل نقلیه عمومی و یا تاکسی استفاده کنند و هرگز سوار ماشین های شخصی نشوند .
کلمات کلیدی:
فرهنگ به سبک کابوی ها
اینجا تهران – سید خندان، ساعت 9 صبح و باز هم صدای انفجار .
حمله تروریستی دیروز تهران ، از هزاران و بلکه میلیون ها حمله ی تروریستی بزدلان گرگ صفت آمریکایی و صهیونیستی بوده که در پی آن به شهادت استاد آقای مصطفی احمدی روشن انجامید . شهادتی که نام خود را با خون سرخش جاودانه ساخت .
اما خطاب به ایادی کفر و استکبار و جیره خواران آن ها در سرتاسر جهان بگویم : ما را از چه می ترسانید؟ از مرگ ،خونریزی ،شهادت؟
از درد ،صدای انفجار و تهدید؟ آیا گمان کرده اید با حمله های تروریستی ما را از رسیدن به مراحل رشد و ترقی باز می دارید؟
شهادت و در خون خود غلتیدن آرزوی دیرینه ی هر مسلمان ایرانی است ، ما این روحیه ی ایثار و جان فشانی را از امام حسین(علیه السلام) به ارث برده ایم . شهادت در پوست و گوشت و استخوان ما عجین شده است ، مادران مان مارا با روضه های علی اصغر وامام حسین(علهما السلام) بزرگ کرده اند. کدام انسانی را یافتید که در آخر ، از این دنیا سفر نکند؟ کدام انسان را یافتید که به اراده ی خود بتواند در این دنیا بماند؟ کدام بشری را دیدید که اگر اجَلش فرا رسد از آن ممانعت کند؟ همه ی ما فانی و نابود شدنی هستیم . پس ما را از چه می ترسانید؟ ما با مرگ انس گرفته ایم و این جمله را از امام حسین و فرهنگ عاشورا به ارث برده ایم که : « مرگ در راه خدا بسان پلی است که ما را از مشکلات و سختی ها به سوی آسایش وآرامش میرساند .» مرگ در راه خدا آرزو و افتخار ماست.
امام خمینی (ره) فرمودند :« ما را بکشید زنده تر میشویم .»
اگر شما امروز شهید احمد روشن را کشتید ، فردا احمدی روشن ها ظهور و بروز می کنند.
شما که ادعای حقوق بشر میکنید ، مردان افغان ، پاکستان، عراق و فلسطین را به خاک و خون کشاندید و زنان و اموال آن ها را به تاراج بردید.
دم از حقوق بشر میزنید اما از خوی وسیرت بشری چیزی نصیب شما نیست.
همانطور که خداوند در قرآن کریم میفرماید: « بسان چهار پایان و بلکه پست تر از آن ها هستید » . شما فرهنگ چند هزار ساله ی اسلام و ایران را متهم به وحشی گری میکنید، مگر از فرهنگ ما آگاه هستید؟ در فرهنگ ما هیچ وقت تجاوز به کشور و تعدی به مردمان آن دیار وخون و خونریزی معنایی ندارد، در فرهنگ ما کشتار زنان و کودکان جایگاهی ندارد ، در فرهنگ ما ساخت زندان های مخوف همچون گوانتانامو و ابو غریب اعتباری ندارد، در فرهنگ ما ساخت سلاح های کشتار جمعی برای حمله به کشورها وکشور گشایی هیچ معنایی ندارد، در فرهنگ ما ترور از سخیف ترین و ناهنجارترین واژه هاست.
اما شما از فرهنگ خود چه چیزی را به رخ جهانیان کشاندید؟ به غیر از این است که زمان نحسی که به وجود آمدید فرهنگ کابوی ها، یعنی فرهنگ وحشی گری و قتل و غارت و حمله های تروریستی را در عالم ترویج داده اید؟ اما توقع بیهوده ای است که از کابوی هایی مثل شما انتظاری غیر از شرارت و قتل و غارت برود .
اما در پایان ، نوشته ام را با سخنان امام خامنه ای روحی له الفداء به پایان می رسانم : « این روسیاه های بد محاسبه گر خیال می کنند ما امروز در شرایط شعب ابی طالبیم . اینجور نیست ؛ ما امروز در شرایط بدر و خیبریم ، در شرایطی هستیم که ملت ما نشانه های پیروزی را به چشم دیده است و به آن ها نزدیک شده است . »
کلمات کلیدی:
دنیا ما رو با نام علی میشناسه
سلام دوستان بزرگوار ، جدیدا به چندیدن نفر از دوستان و آشنایان رسیدم و در خلال صحبت هایشان تاکید فراوانی بر ارادت و علاقه به پادشاهان کهن ایرانی به جای پیشوایان راستین دین مان ، اسلام داشتند . گفتم خالی از لطف نیست در این باره بررسی و بحث کنیم :
ما شکی نداریم که کوروش آدم بزرگی بوده ، اما ببینید ، ما ادعا می کنیم که فرهنگ اسلامی و شیعی یک فرهنگ غنی هست ، یعنی بالاتر از فرهنگ ایران باستان (لطفا بدون تعصب نگاه کنیم ) ، حالا تفکرات کوروش یا با دین اسلام مطابقت داره یا نه ، اگر تفکراتش مطابق اسلام نبوده که هیچی ، کاری به کارش نداریم ، اما اگه مطابق با تفکرات دین اسلام داره ، افتخار می کنیم که یک پادشاهی در قبل داشتیم که آدم خوبی بوده ، اما قطعا هرچقدر هم که خوب بوده ، بهتر از دین اسلام که عمل نمی کرد ، بهتر از پیامبر اسلام و ائمه ی اطهار که نبود ، فوق فوقش مثل برخی از یاران پیامبران خدا بوده ، در اون حد از ایشون دفاع می کنیم .
اما وقتی که می بینیم در زمان فعلی ، به بهانه ی کوروش و دین زرتشت ، همه جانبه به دین اسلام حمله می کنن ، آیا این درسته که کوروش رو اونقدر بزرگ جلوه بدیم که همه فکر کنن دین اسلام ناکار آمد باشه ؟ آیا درسته بگیم که دنیا ما رو با نام کوروش میشناسه ؟ مقام معظم رهبری می فرمایند : دنیا ما رو با نام علی میشناسه . چرا کشورهای غربی به ایران حمله نمی کنن ؟ یکی از فرمانده هان آمریکایی چند سال قبل گفته : بخاطر روحیه ی شهادت طلبانه و ایمان جوانان ایران ، قدرت شکست ایران رو نداریم ، آیا باز هم دنیا ما رو با نام کوروش می شناسه ؟ در عصر کنونی ، یهود و مسیح و وهابیت و زرتشت دست در دست هم گذاشته که فرهنگ شهادت طلبانه ی ما که آن را از امام حسین به ارث بردیم ،از ما بگیرد . امام صادق می فرمایند : مومن زیرک است ، پس وقتی که ببینیم ، با نام کوروش می خواهند دینمان را از ما بگیرند ، باید با تمام وجود در مقابل آن ها قد علم کنیم ( نه اینکه بی دلیل ضد کوروش صحبت کنیم ) ، همانگونه که در زمان امام علی ، ایشان در مقابل علی پرستان ایستاد و اکثر اون ها رو به درک واصل کردند ، پس لطفا در این مورد بیشتر تحقیق کنید ، و در آخر ، وقتی که شیطان قدرت ایمان جوانان رو دید بسیار نا امید شد و با جنود خود جلسه گرفت ، که چگونه می توان ایمان مومنان رو فاسد کنه ، یکی از سربازان شیطان پیشنهاد داد که از طریق تعصب بیجا و قومیت گرایی و نژاد پرستی ( ناسیونالیسم ) دین مومنان رو به انحراف بکشونیم ، پس مواظب باشیم . علمای تشیع قادر هستند از طریق علوم کلام و فلسفه ، ثابت کنند که چرا باید مسلمان وشیعه باشیم .
کلمات کلیدی:
پیام مهم حماسه ی جاویدان 9 دی
2 سال است که از فتنه ی 88 و همچنین حوادث روز عاشورا و حماسه ی جاویدان و به یاد ماندنی 9 دی می گذرد . اما این خاطرات آنقدر در نزد ملت ایران تلخ و شیرین بود که این وقایع و اتفاقات را در ذهن ماندگار کرد . اما مهمترین اتفاقی که رخ داد، حماسه ی 9 دی بود .
اما یک سوال در نزد همگان پیش می آید ، که مگر در نه دی چه اتفاقی افتاد که از آن تعبیر به حماسه می کنیم ؟ در این جا لازم است به مهمترین پیام حماسه ی 9 دی بپردازیم .
اتفاقاتی که در فتنه ی 88 رخ داد حاصل نقشه ها و طرح های تئورسین های جنگ روانی غرب برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است .
این تئورسین ها به این نتیجه رسیده بودند که ملت ایران با دو بال سرخ و سبز در حال پرواز به سوی قله های افتخار است و اگر بخواهند که مقاومت این ملت را در هم بشکنند باید این دو بال را مورد آماج حملات خود قرار دهند .
بال سرخ ؛ که ملت ما بوسیله ی آن درس شهادت گرفته بود ؛ یعنی عاشورا و بال دیگر ( سبز ) که انتظار و مهدویت است و بوسیله ی آن روحیه و بهانه ای برای مقاومت را به ما داده است .
در حادثثه ی عاشورای 88 ، دشمن به محرم و عاشورا حمله کرد و با هتک حرمت مقدسات قصد داشت که مساله ی عاشورا و محرم را زیر سوال ببرد و همچنین با حمله کردن به اصل ولایت فقیه - ولایت فقیهی که در نزد ما بعنوان نیابت عام ولی عصر (عج) است – زیر سوال ببرد که به یک نحوی تمامیت اعتقادات و مذهب و مقاومت ما راخدشه دار کند . اما پاسخ ملت ایران چگونه بود ؟
انگلیس و آمریکا و سگ نگهبانش یعنی رژیم صهیونیستی ، در توهم آن بودند که ملت ایران ، دیگر از نسل عاشورائیان سال 57 فاصله گرفته است و انتظار عکس العمل اینچنینی را نداشتند . اما تنها با فاصله ی 2 روز پس از این ماجرا و بدون تمهیدات و تبلیغات قبلی ، مردم در اعتراض به هتک حرمت ها در روز 9 دی ، حماسه ای را آفریدند که تا به حال همانند آن در هیچ جای دنیا دیده نشده بود . و یک حماسه ای را در تاریخ به نام نسل سومی های انقلاب اسلامی ایران به ثبت رساند و پاسخ جوانان نسل سومی به این اتفاقات اینگونه بود :
شیطان بزرگ و سگ نگهبانش و روباه پیر به گوش باشند که ما جوانان نسل سومی فرزندان آن جوانان انقلابی سال 57 و از نسل عاشورائیم و پاسخ توهین و هتاکی را با سیلی می دهیم و هر لحطه آماده ی جانفشانی هستیم .
کلمات کلیدی:
رویش ها ... ، ریزش ها ...
در هر دوره و زمانی ، امکان دارد که جامعه با تهدیدها و فرصت هایی مواجه شود ، چه بسا فرصت هایی که به چالش و بحران منجر شوند و یا چالش هایی که به فرصت تبدیل شوند . در طول تاریخ تهدیدهای فراوانی را سراغ داریم که به فرصت تبدیل شده اند . فرصت هایی که گاهی اوقات تا صدها سال و بلکه بیشتر به جامعه ی بشریت ثمر داده و به انسانیت خدمت کرده اند.
در صدر اسلام و بعد از وفات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله و سلم) فرصت این بود که ، امام علی (علیه السلام) بر مسند خلافت تکیه زند ، اما با چالش و تهدید سقیفه مواجه شد . جلسه ای که در سقیفه گرفته شد به این نتیجه رسیدند که امام علی (علیه السلام) را از مسند خلافت دور کنند . این مساله ، اولین چالشی بود که بعد از وفات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله و سلم) گریبانگیر جامعه اسلامی شده بود و این فتنه ، اسلام را تهدید به انحراف از مسیر اصلی خود کرد . اما حضرت امیر المومنین علی (علیه السلام) با مدیریت خوبی که انجام داد موجب شد که اسلام راستین محمدی (صلی الله علیه و اله و سلم) حفظ شود و چهره ی واقعی نفاق را به عالم نشان دهد و خطر کج و معوج نشان دادن دین اسلام توسط خلفاء را خنثی کرد و تشیع را در جهان بعنوان یک مکتب و اندیشه ، به عالمیان شناساند .
در عصر حاضر و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ، دشمن خوار و زبون برای شکست دادن انقلاب اسلامی ایران ، دست به جنگ 8 ساله زد ، اما جنگ که یک نوع تهدید بود تبدیل به فرصت شد ، فرصتی که دل مردم ایران را یکپارچه و متحد کرد . و بعد از آن دست به تحریم زد ، و تحریم که خود یک تهدید به حساب می آید تبدیل به رویش استعدادها شد و ملت ایران را بی نیاز از استکبار کرد .
هر تهدید و چالشی ، زمینه ی رویش ها و ریزش ها را فراهم می سازد ، گاهی اوقات این رویش ها و ریزش ها با چهره ی شناساندن نفاق و منافق به جامعه ، نمایان می شود و گاهی اوقات با بی نیاز شدن از استکبار و رسیدن به خودکفایی ، خود را ظاهر می کند .
انتخابات مجلسی را که در پیش رو داریم ، هم می تواند تهدید باشد و هم فرصت . رهبر معظم انقلاب ، از انتخابات آینده ی مجلس تعبیر به چالش کرده اند . حالا این هنر ماست که بتوانیم این تهدید و چالش را تبدیل به فرصت کنیم .
مهمترین امری را که باید در ایام بحران وچالش انجام داد ، مدیریت آن چالش و بحران است و تبدیل کردن تهدید به فرصت است . ما تجربه ی زیادی را در این امر با توکل بر خداوند در بعد از پیروزی انقلاب اسلامی داریم و هیچ باکی نداریم که با بحران و چالش مواجه شویم .
اما چالشی که در انتخابات آینده ی مجلس با آن روبرو هستیم ، نقشه آمریکا برای اغتشاش پس از انتخابات در ایران آن هم با مدل اغتشاشات روسیه است ، و تنها عاملی که می تواند این توطئه را خنثی کند بصیرت است . ما باید اردوگاه خود و اردوگاه دشمن را شناسایی کنیم و با تأسی به فرمان ولایت ، این چالش و تهدید را هم تبدیل به فرصت کنیم .
کلمات کلیدی:
بدبینی و سوء ظن را چگونه رفع کنیم؟
سؤال:
سوء ظن و بدبینی نسبت به دیگران را چگونه از خود دفع کرده و از بین ببریم؟ و وقتی رفتاری یا حرفی از کسی دیده یا شنیده شد، زود قضاوت نکنیم و منصفانه برخورد کنیم؟
جواب:
خداوند متعال میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ»؛1 ای کسانی که ایمان آوردهاید از بسیاری از گمانها بپرهیزید چرا که بعضی از گمانها گناه است.
و در آیهای دیگر دلیل هلاکت را بدبینی و گمان نادرست بیان کرده و می فرماید: «وَظَنَنتُمْ ظَنَّ السَّوْءِ وَکُنتُمْ قَوْمًا بُورًا»؛2 ظن و گمان بد بردید و هلاک شدید.
واضح و روشن است که سوء ظن و بدبینی مفاسد بسیار زیادی دارد. وقتی شخصی به کسی بد بین شد، به غیبت مبتلا شده، و به دیده منفی به او مینگرد، و در تعظیم و تکریمش تعلّل و کوتاهی مینماید، و خود را برتر و بهتر از او می انگارد. در حالی که خطاب خداوند متعال به مؤمنین چنین است که میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن جَاءکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَیَّنُوا أَن تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَی مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ»؛3 ای افراد مؤمن اگر شخص فاسقی خبری نزد شما بیاورد درباره آن تحقیق کنید (تا حقیقت بر شما آشکار شود)، مبادا از روی نادانی و جهل به گروهی آسیب برسانید، و از آنچه کردهاید پشیمان شوید.
برای همین است که باید از اینگونه القائات شیطانی دوری کرده و آنها را تکذیب کرد. توصیه این است که اگر به کسی بدبین شوید هرچه ذهنتان آمد نگوئید که گناه بر شما نوشته نشود. و این تمرین باعث میشود که بیشتر بفهمید، کمتر بگوئید. بر خلاف برخی که بیشتر میگویند و کمتر میفهمند، همین باعث میشود که با پرگویان گنهکار محشور شوند.
کلمات کلیدی:
بسم رب الزهرا
قطره ای از خون مطهرت کافی بود تا دل آسمان خون شود و خورشید خون گریه کند !
خدای صبر و عاطفه بود، و هیچ چیز جز غم دل حسین، شراره آتش را به جانش نمی انداخت...
صدای هل من ناصر حسین، برای پرواز روح از کالبدش کافی بود، نیازی به سنگ پیشانی نبود
نیازی به آتش خیمه ها نبود
نیازی به سم اسبان نبود
نیازی به اسارت نبود
اما
امان از شقاوت...
کوه غم بر دلش آوار شده بود و خم به ابرو نمی آورد...
آتش وجودش خاموش شدنی نبود، تنها دست ولایت برادر در واپسین لحظات بودن، صبوری را به کام دلش ریخته بود...!
قیامتی بود در دل خواهر
زانوانش توان ایستادن نداشت، نماز شبش را نشسته می خواند اما، ... برای آتش دامن رقیه با سر می دوید...!
قطره ای از اشک زینب کافی بود تا دل زمین و زمان خاکستر شود
قطره ای که زمین را خاکستر می کرد و آسمان را به زیر می کشید...
و سوخت
و آتش گرفت
و خاکستر شد
اما ...
اگر نبود سجاد ...
لو لاالحجه ، لساخت الارض باهلها
وقتی که امام حسین علیه السلام از حرکت افتاد لشکریان هجوم بردن به سمت خیمه ها... توی تاریخ بدترین دل رو گفتند که شمر داشته... امام حسین علیه السلام رو کرد به شمر و گفت: شما ها که دین ندارید حداقل جوانمرد باشین... شما با من جنگ دارید، دیگه چیکار به زن و بچه ها دارید.... شمر با اون وضعش به لشکر گفت برگردید برگردییدد.... ولی... یا صاحب الزمان! از این شمر بدتر اونی بود که جلوی چشم علی علیه السلام به ص....ت حضرت زهرا.... ای وایییییییییییییییییییییییییییی
جلوی چشم علی علیه السلام هیزم آوردن... لگد به در...
یا صاحب الزمان! ما فقط میخونیم.... میشنویم.... آقا جان شما که دیدید.... الهی به دل زینب.......
دیروز سرت بریدن حسین.... زینب را ز تو جدا کردن حسین... آسمان خون گشت و خون بارید در دلش... صدای کاروان اسیران پیچیده در صحرا حسین... یا صاحب الزمان ....
کلمات کلیدی: